نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

نورا

نورا در آتلیه

   نیمه مرداد (هفته اول ماه رمضان) خانوم خانوما رو بردیم اتلیه که تا دندوناش در نیومده و لپ هاش بیشتر از این لاغر نشده ازش عکس بگیریم آهنگ بزغاله ها روهم بردیم اماااااااااااااا دخمله مگه میخندید محو پرژکتور ها شده بود وآهنگهایی هم که دوست داشت بی تاثیر بود  با کلی تلاش باباییش یه لبخندهایی زد           ...
8 آذر 1390

تولد گروهی نی نی های دی ماه 89

  خیلی خوشحالم تونستم با مادر هایی دوست شدم که نی نی هاشون همه هم سن شما هستن و تونستم همراه  اونها برات تولد بگیرم .چون تولد اکثر بچه ها توی محرم صفربود قرار شده بود سوم اذر ٩٠ واستون تو هپی هاوس اقدسیه تولد بگیریم و گرفتیم .   خیلی خوش گذشت خیلی . البته به بزرگترها بیشتر بچه ها اگثرا   خوابشون میومد اخراش هم که خودت توبغل بابایی خوابیدی ...
8 آذر 1390

عکسهای نورا در شمال

تا اونجا خودم می رونم چیه ؟ خودمو واسه جنگل موش کردم بابایی مرسی سرم کلاه گذاشتی ................................   خیلی سفر خوبی بود مخصوصا تو که بچه خوبی بودی و شرجی و رطوبت باعث خواب آلودگیت شده بود و همش دوست داشتی لالا باشی . ...
4 آذر 1390

مامان

وای خدای من اخر شب ١٤ تیر ٨٩ نورا دیگه به صورت واضح گفت ماما و دیگه هی تکرار کرد .به من نگاه میکرد و هی صدام میکرد. ٢ هفته بعد هم دیگه  بابا رو واضح گفت     ...
4 آذر 1390

لالا

  لا لا لا لا گل پونه، گدا اومد در خونه،  نونش دادیم خوشش اومد، خودش رفت و سگش اومد،  چخش کردیم بدش اومد، لا لا لا لا گل خشخاش،  بابات رفته خدا همراش، لا لا لا لا گل فندوق، ننه ت رفته سر صندوق، لا لا لا لا گل گردو، بابات رفته توی اردو،  لا لا لا لا گل پسته، بابات رفته کمر بسته،  لا لا لا لا گل سوسن، بابات اومد چشت روشن!،  لا لا لا لا گل زیره، چرا خوابت نمیگیره، که مادر قربونت میره، برو لولوی صحرایی، تو از بچم چه میخایی، که این بچه پدر داره، ...
4 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد